گفتم بیام اینجا یه چیزایی بنویسم که تا یادم نرفته بمونه اینجا.
کلیت چیزی که میخوام در موردش صحبت کنم « رابطه » ست. جدیدا تو روابطم با آدمها خیلی به مشکل خوردم. دیشب با آزی حرف میزدم. چقدر حال خوبی بود. من و آزی تخت های بالا هستیم و تخت هامون کنار دیوارهای مجاور همدیگهست. میوه پوست کنده بودم و نشسته بودیم بالا رو تخت هامون و داشتیم حرف میزدیم. آزی یه دختر با تجربه و عمیقا مهربانه. نکات مثبتی رو توی تو میبینه که شاید هیچ کس تابحال ندیده باشه و بهت نگفته باشه. میگه من خودت رو میبینم؛ همون چیزی که هستی. ولی خب چون نگاهش مثبته خوبیهات رو میبینه. اصلا تو نگاه آزی اینطوریه که مگه میشه آدمی بد باشه؟ مگه میشه کسی دلش بخواد بدی بکنه در حق دوستش یا خانوادهش؟ نه امکان نداره. حتما دلیل دیگه ای داشته این رفتارش که ما ازش بیخبریم.
با آزی که حرف میزدم فهمیدم چقدر من توی روابطم کم میذارم. شکل گیری یه رابطهی خوب( حالا با هرکسی و توی هر عنوانی، مادر و دختر، دوستی، عاشقی .. ) نیازمند صرف یه زمان زیاد و کلی انرژی و هزینهس. بذار اینطوری بگم که رابطه مثل یک نهال میمونه. بهترین توصیف و تشبیه رو حافظ گفته که ؛ نهال دوستی بنشان که کام دل به بار آید.
دقیقا رابطهی دو سویه مثل یک نهال میمونه که باید بزرگش کنی. تو به تنهایی نمیتونی اون نهال رو رشد بدی. یکی باید آبش بده یکی نورش بده. نهال توی اوایل رابطه خیلی نحیف و ضعیفه و شاید باید بیشتر حواست باشه تا جوون بگیره. تا محکم بشه. تا ریشه هاش قوی بشن.
اگه دوست داری که یک روزی این نهال بزرگ بشه، بزرگ و پر شاخ و برگ. اونقدر بزرگ که بری زیر سایه ش بشینی و فارغ از درگیریهای روزمره برای لحظاتی آرامش رو تجربه کنی یا اگه دوست داری یه روزی این نهال به ثمر بشینه و از میوه و بارش بهره ببری باید زحمت کشیده باشی برای بزرگ کردنش. برای قوی کردن ریشه هاش. که با اندکی باد و طوفان از پا در نیاد، باید زحمت بزرگ کردنش رو کشیده باشی. باید هر روز بهش آب داده باشی؛ توجه مداوم. نمیشه بری ماهی یکبار هر وقت بیکار شدی بیای و بهش چند قطرهای آب بدی . نمیشه ماهی یکبار گرمای خورشید رو ببینه. باید هر روز و هر روز توجه کنی.
دیشب که با آزی حرف زدیم فهمیدم که چیزی که من کم میذارم توی روابطم زمان هستش. من برای دوستهام کم وقت میذارم. من حوصله به خرج نمیدم که ازشون تعریف کنم و ویژگی های مثبتشون رو یادآوری کنم. من یادم میره بهشون احساس ارزشمندی بدم. وقتی ارزش اونها رو بالا نمیبرم، ناخودآگاه وقتی در مورد خودم و شرایطم صحبت میکنم احساس حسادت رو توی اونها ایجاد میکنم.
وقتی این نهال هنوز نحیف و ضعیفه، یه رفتار تند، یه سو تفاهم، یه احساس نامطلوب مثل عدم اعتماد وقتی منتقل بشه مثل این میمونه که یهو بپری روی این نهال!
باید صبور بود و توجه مداوم کرد تا این نهال ریشه هاش محکم بشه.