اولین روز کاری ۹۸
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۱۹ ب.ظ
دوست دارم پیام بدم به حامد و بگم اون موقعی که داشتی قرارداد ۱۰ ۱۲ میلیونی با دیجی کالا می بستی به این فکر کردی که یه آدمی با هزار انگیزه و امید اومده بود تا کنار تو یاد بگیره و رشد کنه؟ فکر این نیرویی که گرفته بودید و ولش کردی به امون خدا رو کردی؟ بعد از دوماه که بدون حقوق انواع و اقسام پروژه ها رو برام تعریف کردن و بعد از اینکه کل اپلیکیشن و محتواش رو در قالب سایت آوردم بالا و بعد از اینکه این همه ماژول با جدیدترین تکنولوژی ها روی سرور پروژه زدم اونم بدون حضور سی تی او و همه اینا با کمترین دریافتی شرکت . با ساعتی ۱۴ تومن ! بعد از اون روزا که بعضی از پسرای شرکت به شوخی و خنده بهم می گفتن چه چیزای خفنی بلدی ! اینارو خانم احمدی هم بلد نیست!! و ریسه میرفتن از خنده. بعد از اینکه جلوی همه ی این تحقیرها وایستادم تا خودم رو ثابت کنم به همه اینجا حالا امروز بیان بهم بگن قرار داد دوماهه باهات می بندیم که بعد این دوماه دوباره باهات مصاحبه کنیم چه حالی بشم خوبه؟ عصبانی نشم؟ عصبانی نشدم. چون به پول اینجا احتیاج دارم. چون نمی دونم بیرون اینجا جایی هست منو استخدام کنه یا نه. چون میدونم توی برنامه نویسی خیلی جاها به دختر اعتماد نمی کنن.چون اینجا رو هم با بدبختی پیدا کردم. اما رفتم توی دستشویی و کلی گریه کردم و به خودم گفتم هیچی نیست. اینم یکی دیگه از روزای سختته فاطمه. بعدش اشک هامو پاک کردم اومدم بیرون و نشستم سرکار.
۹۸/۰۱/۱۷